لب هایت

+ میشه یه چیزی بگم

_ جانم، چرا که نه

+ خجالت میکشم

_ یجوری برخورد میکنم که انگار نگفتی ش

+ دلم میخاد قهوه بخوریم باهم بعد لباتو بخورم، لبامو بخوری، هم عاشق لباتم هم عاشق قهوه...ترکیبش باید خییییلللللییییی ناب شه. 

 

 

 

و من بارها خواهم مرد به خاطر قولی که دادم، که جوری رفتار میکنم انگار چیزی نشده...

  • نیما دشتیان

راستی چرا واسه کامنت گذاشتن کد گذاشتین...!؟/؟!!؟!؟

 

 

نکنه فک کردین ما رباتیم.....

ربات ها اونقدرا هم حال ندارن که بیان بلاگ بخونن 🙂
کسی که بلاگ میخونه فرق داره 

زندگی تجربه ی تلخ فراوان دارد...

 

دو سه تا کوچه و پس کوچه و اندازه ی یک عمر بیابان دارد...

اندازه ی یک عمر تو بیابان، شب پر ستاره ببین.
خیلی زیبا ست.... 
چهارشنبه ۲۱ خرداد ۹۹ , ۰۱:۳۸ آنه شرلی با موهای خرمایی

سلام 

فقط یه سوال 

اگه برگرده .جدا ازینکه عاشقشی و میبخشی 

ولی عایا میتونی بازهم شریک زندگی هم بشید؟؟؟

سلام 
بازم کلی خیال دارم تو نبودش، که تو بودنش براش تعریف کنم...
همش خودشه... 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

خیال های عریان

خیال های لخت گاهی تابو ها رو میشکنند و برهنه بیرون میان. امان....

بوی قهوه بوی نامش می‌دهد
چون که هر دو تلخی خود را یهویی می‌دهند...


Designed By Erfan Powered by Bayan